صداهای ایجاد شده توسط کلنی زنبور عسل


برخی مواقع گفته می شود که برای پذیرش سریع تر ملکه باکره توسط کلنی پیشنهاد می شود ملکه را زیر اهرم روی قابها قرار دهیم تا ملکه صدا دهد و کارگران متوجه وجود ملکه شوند و برای نجات وی بشتابند و پس از عملیات نجات زنبوران کارگر بدون هیچ مشکلی ملکه را بپذیرند.

میزان درصد پذیرش ملکه بدین روش موضوع بحث ما نیست ، موضوع این است که در دنیای تاریک زنبوران صدا نیز وجود دارد ، وسیله ای است ارتباطی و اینکه وسیله  سریع تری (از لحاظ عکس العمل) نسبت به فرمون می باشد. البته نه همیشه.

برخی حشرات مثل ملخ ها و جیر جیرک ها اندام های حسی شنوایی قوی ای دارند و صدا در جفت یابی برخی گونه های حشرات نقش مهمی دارد.اندام حسی حشرات در قسمت سر متمرکزند. البته به صورت پراکنده در سایر اندام ها نیز با توجه به نوع گونه حشره نیز وجود دارند. صدا ها با توجه به نوع فرکانس( پایین ، متوسط ، بالا) دریافت کننده های حسی متفاوتی دارند و اکثر آنها به صورت موهای بسیار کوچک بر روی شاخک حشرات وجود دارند که در میان دریافت کننده های حسی متفاوت ولی شماری که روی شاخک وجود دارند کمتر جلب کننده اند. به هر حال زنبوران عسل نیز مثل سایر حشرات اند گوش ندارند و تنها دریافت کننده های حسی مو مانند اند.

دریافت کننده های صدا تخصصی اند و مطابق با فرمان فقط صدایی که برای آنها تعریف شده را می شنوند. در دنیای زنبوران ارتباطات بیشتر از طریق بینایی و بیشتر از طریق بویایی ( فرمون ها) است. زنبوران تولید صدا می کنند اما بیشتر نه برای ارتباط بلکه فیزیولوژی خاص بدن آنها باعث ایجاد این نوع صدا می شوند.

صدای وز وز زنبوران به علت حرکت و انقباض و انبساط ماهیچه های حرکتی سینه است. که در زنبوران نر قوی تر است. درون کندو در شرایط طبیعی به جز صدای تیک تیک پاهای زنبوران ، وز وز گاه و بی گاه زنبوران چیز خاص دیگری شنیده نمی شود جز صداهای خاص که ملکه و ملکه ها آنهم توسط ماهیچه ها سینه بوجود می آورند.

صدای زیپ زیپ ممتد و زیر ملکه های باکره که هم نبرد می طلبند یکی از این صداهای خاص است. این صدا حتی می تواند قبل از تولد و درون حجره نیز رخ دهد. این نوع صداها در زمانی که ملکه های باکره درون کندو وجود دارد بسیار شنیده می شود. همان طور که در ابتدا گفته شد صدا های ملکه در مواقعی که در مخمصه گیر کرده نیز برخی اوقات شنیده می شود که زنبوران کارگر با شنیدن این صدا به کمک ملکه می شتابند.

صدا های دسته جمعی در پاسخ به تحریکات امنیتی کندو ، و یا غیر دسته جمعی و منطقه ای. ضربه ای با پا به کندو وارد می کنیم. بی درنگ صدای دسته جمعی زنبوران را می شنویم که عکس العملی است نسبت به تحریک ایجاد شده که می تواند دو مفهوم داشته باشد. ترساندن مهاجم و دوم خبر رسانی با صدا و مقدمه چینی سریع برای دفاع و حمله. برخی مواقع مثلا در شب درب کندو را بر می داریم. صدایی منطقه ای  ( زنبوران قسمت بالای قابها) حاکی از هشدار و اعلان خطر نیز را می توان شنید.

صداهایی که بین خود زنبوران منتقل می شود که ما قادر به شنیدن آنها نیستیم اما وسیله ای ارتباطی مناسب در آن زمان خاص است که زنبوران نمی توانند به شیوه دیگر آنرا بر قرار سازند. مثلاً صدای حاصل از ارتعاش شکم در رقص ها که حاوی اطلاعات منابع جدید کشف شده اند.

امکان دارد صدا در دنیای تاریک زنبوران از آنچه تصور ماست کاربرد بیشتری داشته باشد و البته که همین طور است و مامحدود به دانسته های خویش هستیم.
آیا ارتباطات زنبوران اجتماعی سابق بر این ، توسط صدا صورت می گرفته و طی تکامل مواد شیمیایی توانسته اند بر آن غالب شوند ؟
یا اینکه صدا می تواند برای ایجاد ارتباط در آینده طی تکامل جانشین فرمون ها بشود ؟
کدام یک ؟